مقدمه‌ ای بر رنگ و تئوری آن

 

divide
Learning   •   June 22, 2019
colori-voce

رنگ تجلی بخش ذات یک ابژه است و همچنین گویای ذهن مخلوق آن.یک پدیده هنری به تنهایی با فرم و ساختار خود نمیتواند رسالت خویش را پایان دهد، چرا که به زبان دیگری به نام رنگ نیاز است که آن را کامل کند و به آن هویت بخشد.

تئوری رنگ Color theory

رنگ یک زبان جهانی است. احساسات را تحریک می‌کند، فرهنگ‌ها را شکل می‌دهد و پیش زمینه جهان را می‌سازد. صحبت در مورد رنگ موجب می‌شود که خصوصیات موسیقی و طبیعت و ویژگی‌های شخصیتی را به جا آوریم. رنگ یکی از ملزومات باشکوه زندگی است. که بر خلاف سایر ملزومات دکوراسیون یک بعد انسانی دارد که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. در واقع رنگ می‌تواند حالتها را تغییر دهد، فضاهای خاصی به وجود آورد و روحیه انسان را بهتر کند و در همین حال جولانگاه خوب و امنی برای خلاقیت انسان است.

دیدن رنگ‌ها، استفاده از آنها و فضا سازی با پالت شخصی و دلخواه، زمینه آرامش بخشی را در زندگی روزانه ایجاد می‌کند. خانه‌ای که غرق رنگهای مناسب باشد همیشه آرامش بخش است؛ اتاق‌ها با ترکیب جالب رنگها، بافت و ابعاد، زنده و زیبا می‌شود. اگر به اهمیت استفاده از سایه و رنگ مایه‌های ساده پی ببرید استفاده از رنگهادر طراحی دکور به تجربه ارزنده‌ای بدل می‌شود.

این مطلب در خصوص صفات رنگ؛ نقش رنگ در معماری داخلی ؛ تاثیر و روانشناسی انواع رنگها ؛ رنگ آبی در معماری اسلامی؛ رنگ در دکوراسیون ؛ رنگ مناسب برای فضای انتخابی و سایر مطالب سودمند در خصوص انواع رنگ و تاثیر آنها بر محیط میباشد.

موفق ترین طراحی رنگ در فضای داخلی باید در خور اهداف طراحی باشد و به ان واکنش نشان دهد. تناسب و تاثیر گذاری رنگ بر روند طراحی شامل موارد زیر است:

  • هماهنگی با محیط
  • جلب توجه
  • تعدیل کردن فضا از نظر کوچک و بزرگ جلوه دادن ان
  • تفکیک کردن و محدود کردن فضا
  • جداسازی و تعریف فضا
  • همسان و همگون کردن بافت فضا

رنگ در سطوح واحجام

اگر داخل ساختمان به سطوح و احجام تخیلی و آبستره تقسیم شده باشد، سعی کنید که هر حجم یا سطحی را با ترفندی ظریف با رنگی عمل آورید. جایگزینی مؤثر رنگها در هر اندرونی موجب سادگی و شفافی در منطق بصری فضا می‌شود. این نوع فضاها بدون رنگ پردازی فکر شده بی محتوا و آشفته به نظر می‌رسد. رنگهای برجسته توان جذب دقت به هر نوع نمای خاص و عنصر معماری داخلی را دارد، از قبیل طبقه بندی‌های مختلف، پارتیشن‌ها و غیره حتی می تئانید زمان انتخاب، رنگ‌های قوی و متضاد اما مناسبی را به کار گیرید. مطمئن باشید که عناصر منتخب ویژه شما در معماری داخلی مناسب ترین موارد برای برجسته شدن هستند.

اصول هماهنگی رنگها

پایدار ترین تئوری هماهنگی رنگ در معماری داخلی عبارت است از اطمینان به اینکه رنگها در هر نوع رنگ بندی در بعضی ویژگی‌ها و خصائل با یکدیگر مشارکت دارند. به یاد داشته باشید که رنگها سه نوع ویژگی دارند:

نام رنگ hue or color ارزش رنگ درجه سیر و روشنی value color میزان اشباع chroma=saturation

حفظ برخی تشابه بین رنگها به شما این اطمینان را می‌دهد که رابطه‌ای بین یکایک آنهاست که منجر به هماهنگ شدنشان می‌شود. پس ابتدا باید پایه هماهنگی ترکیب رنگها مهیا شود آنگاه برای برجستگی بصری لازم است که رنکهای نمایشی به آنها اضافه نماییم که این مهم برای سرزنده نمایاندن ترکیب رنگ و ممانعت از ملال آور شدنشان می‌باشد.

رنگها و ارزش رنگهای متشابه(similar hue and value)

روش آسان برای نیل به هماهنگی در رنگ، همانا حفظ میزان رنگ و ارزش رنگ به طور متناسب، ثابت و فقط با تغییری است که گهگاه در اندازه اشباغ شدگی رنگ پیش می‌آید یعنی تراکم و به زبان دیگر خلوص رنگ را زیاد و کم می‌کند. این کار بدین معنی است که در یک انتخاب از نمونه رنگهای متناسب، بکار رفته در یک ترکیب تک رنگ، روشنی یا تیرگی نسبی ثابت مانده و فقط قدرت رنگ یا درجه اشباع آن است که کم و زیاد می‌شود. برخی رنگها می‌توانند خیلی جاندار و پر ملات باشند و برخی دیگر آبکی و کم ملات.

نام رنگ‌های مشابه با میزان خلوص آنها(similar hue and chroma)

شیوه دیگری برای دستیابی به هماهنگی، همانا حفظ رنگ و خلوص یا اشباع آن به میزان برابر و متغیر نمودن ارزش رنگ می‌باشد. این نوع ترکیب رنگ شامل تغییرات همان رنگ با همان توان رنگ همراه با سیر و روشنی نسبی و تغییرات رنگ می‌باشد.

ارزش رنگها و میزان خلوص ثابت باشد (similar value and chroma)

باز هم روشی دیگر برای هماهنگی رنگ؛ حفظ ارزش رنگ و میزان اشباع یا خلوص بصورت ثابت و تغییر خود رنگ است در این شرایط روشنی و تیرگی نسبی، ثابت به نظر ممی رسد هم آنگونه که درجه اشباع رنگ نیز ثابت است و تنهاخود رنگ است که تغییر می‌کند. به طور غیر منتظره‌ای این روش کمتر مورد تجربه قرار می‌گیرد پس با حفظ ارزش رنگ و درجه اشباع در شکل ثابت است و رنگها گهگاه به خاکستری می‌گراید (اشباع با درجه متوسط) متمایل می‌شوند. به یاری موارد ذکر شده شما می‌توانید عملاً هر یک از رنگها را با هم ترکیب کنید که نتیجه آن آفرینش ترکیب بندی فوق العاده چشمگیر و هم آهنگ خواهد بود.

سادگی را حفظ کردن

برای اجرای آسانترین و مطمئن ترین ترکیب بندی، اول اینکه فقط با دو رنگ بسیار نزدیک، مرتبط با یکدیگر کار کنید. دیگر اینکه برای برخی از فضاها و رنگهای یکنواخت momoton استفاده از یک تک رنگ momton &mono chromatic در رنگ بندی بجا و رویکردی صحیح است. برای مثال اگر درون خانه‌ای مبلمان ئ رنگ کلی فضا همخوان ئ یکسان باشند، این ترکیب خود جلب نظر می‌کند.

اغلب با وجود اینکه شما اسباب و اثاثیه را با هدف یکی کردن مبلمان با معماری داخلی خانه یکسان می‌نمایید حتمادر می‌یابید که با مقدار جورواجوری مبلمان بدقواره، که بیشتر به آنها اثاثیه می‌توان اطلاق کرد تا اشیاء فکر شده و بجا برای فضای مورد نظر مواجه هستید. یعنی زندگی شما بیشتر اوقات متمایل به پر شدن بی هدف با انواع اسباب اثاثیه می‌شود. یک میز تحریر، یک چراغ خاص سوغاتی از اروپا یا یک تک پارچه بته جقه هدیه شده از طرف عمه جان. حال برای ارتباط دادن همه این عناصر گلچین شده با مبلمان و اشیاء جانبی آرایشی، اصولی ترین راه آفرینش سادگی در معماری پس زمینه این اشیاء می‌باشد. طراحان و دکوراتورها این روش را برای دستیابی به ساختاری صحیح در معماری داخلی خود بر می‌گزینند.

ترکیب بندی خنثی ولی یکنواخت

یک ترکیب بندی خنثی رویکردی محافظه کارانه و بدون اشتباه در آرامش یک فضای داخلی می‌باشد که برای اشیاء برجسته تزیینی و کارهای هنری در فضا، زمینه ساز برجستگی و درخشش شده است. به یاری سادگی و نامرئی بودن پس زمینه، بدین معنی که پس زمینه بدون خودنمایی باعث نمایش اشیاءتزیینی و کارهای هنری شود، یک رنگ بندی خنثی واقعی هیچگاه نه سرد است نه گرم و به طور نسبی کلاً خنثی است، در بر گیرنده رنگریزه‌های سفید، سفید شیری و خاکستری خنثی بوده و آفریننده حال و هوای بسیار شیک و جدی در فضا می‌باشد، احساس بر انگیخته شده بوسیله طراحی رنگ موجب آرامش، احساس وظیفه، گوشه گیری، ظرافت، تسلط پاکی، جدیت و خشکی است.

رنگ بندی‌های سرد و یکنواخت

در رنگبندی سرد و یکنواخت رنگها عبارتند از سبز-خاکستری-صورتی-خاکستری یا شیری سرد، یک فضای داخلی با رنگبندی سرد یکنواخت بیشتر گرایش به هوایی بودن دارد و برای پرهیز از یک فضای ناخوشایند و خشک روشن تر از یک فضای گرم یکنواخت خواهد بود. تجهیز مبلمان نقش مهمی را در آفرینش گرمای دلپذیر دارد چند قطعه مبل چشمگیر در تعادل فضا نقش مهمی می‌تواند ایفا کند.

رنگبندی گرم و یکنواخت

رنگبندی‌های گرم و یکنواخت رویکردی ساده در طراحی رنگ می‌باشند رنگها می‌توانند خاکستری گرم، بژ و از مجموعه طیف رنگهای گرم نیز می‌باشند، زیر مجموعه رنگهای خاکستری گرم می‌توانند آفریننده فضایی دعوت کننده، دنج و آرامش بخش باشد. حال فضایی مطلقاً گرم و یکنواخت می‌توانند بوسیله چند شیء برجسته با رنگ سرد از انواع تابلو یا لوازم جانبی تزیینی تعادل و توازن رنگ فضا را کامل می‌کند.

رنگبندی‌های متشابه یا همگن

رنگبندی‌هایی که به یکدیگر شباهت داشته و یادر چرخه رنگ همسایه یکدیگرند، متشابه نام دارند. در رنگهای ملایم (با سفید ترکیب شده) ویا سایه رنگها (با سیاه ترکیب شده) هم آهنگی وجود دارد. زمانی که رنگی قوی و پر توان را انتخاب می‌کنید یک رنگبندی آنالوگ رویکردی مطمئن و مستدل برای پایان بخشیدن خوش به هم آهنگی رنگی شماست. تاثیر زیبا شناسانه عمومی ئ رئانشناختی در رنگبندی آنالوگ بستگی به ارزیابی زنگهای انتخابی شما دارد.

رنگبندی متشابه یا آنالوگ نسبتاً از نظر اجرا آسان می‌باشد و زمینه انعطاف‌پذیری در ایجاد هماهنگی با تعدادی از سایر تجهیزات مانند مبلمان مهیا می‌سازد. این نوع راهکار در رنگبندی بعنئان حلال مشکلات برای زمانی است که رنگین مجموعه‌ای از اثاثیه و مبلمان گلچین شده را می‌آزمایید.

چرخه رنگ ها

چرخه رنگ ها سه رنگ اصلی قرمز،آبی و زرد را با رنگهای فرعی مانند بنفش،نارنجی و سبز نشان میدهد.چرخه به این صورت عمل میکند که ابتدا دو رنگ اصلی مجاور با هم ترکیب و یک رنگ فرعی در بین خود میسازند.برای مثال، قرمز و زرد رنگ فرعی نارنجی- زرد و آبی رنگ فرعی سبز و آبی و قرمز رنگ فرعی بنفش را میسازند.سپس یک رنگ اصلی با فرعی مجاور خود رنگ فرعی بعدی را می سازد و همین طور این چرخه با ترکیب رنگهای فرعی مجاورهم ادامه می یابد.
چشم انسان عضو شگفت انگیزی است، در نور مناسب توانائی تشخیص حدود ده میلیون رنگ متفاوت را دارد.بیشتر رنگهایی که  با چشم انسان دیده میشود از طریق ترکیب سه رنگ اصلی قرمز،آبی و زرد به دست می آیند.سه رنگ اصلی هرگز از ترکیب هیچ دو رنگ دیگری به دست نمی آیند.

رنگبندی‌های مکمل:

رنگهای مکمل یا متمم. آنهایی هستند که در چرخه معروف رنگها درست در مقابل یکدیگر قرار دارند. حال رنگبندی رنگ‌های مکمل اغلب بیشترین برجستگی و سرزندگی را دارا بوده و عملاً مشکل سازند و هرگونه چالش در داوری، انتخاب و بکارگیری به موقع این رنگها، موجب ایجاد رنگبندی نا هنجاری می‌شود. بنابراین مطالعه موفقیت آمیز نمونه‌های رنگبندی‌های مکمل لازم است، زیرا درک این موضوع که کدام یک از رنگها لازم و دیگری غیر لازم است حیاتی است. نهایت اینکه طراحی با رنگهای مکمل اغلب حاصلش هیجان، شادابی، انرژی و جنبش می‌باشد.  رنگهای مکمل رنگهایی هستند که در چرخه رنگ مقابل یکدیگر قرار دارند.مانند قرمز و سبز،آبی و نارنجی و…این رنگها قوی ترین همنشینی را دارند چون با هم کنتراست دارند و در واقع رنگمایه های یکدیگر را بیشتر نمایان میکنند.این رنگها در کنار هم نشاط بخش اند و البته با هم تضاد دارند.
در استفاده از این گونه ترکیب رنگ ها سلیقه دخیل است، اینکه تمایل به رنگهای تند یا ملایم داشته باشید تاثیر گذار است.همانقدر که ارتباط رنگها در چرخه رنگ مهم است .هر رنگی ،بن مایه ی متفاوتی دارد که به آن جهت خاصی می دهد.برخی رنگها مانند آبی با توجه به تندی  یا ملایمت آن ممکن است سبز یا بنفش به نظر برسند.در همین حال نارنجی نیز در پایان طیف  ممکن است به قهوایی بگراید.به همین خاطر است که در برخی موارد رنگهایی که باید با هم ترکیب خوبی داشته باشند ،ناهنجار به نظر میرسند.

رنگهای هماهنگ:

رنگهای هماهنگ آنهای هستند که در چرخه رنگها بین دو رنگ اصلی کنار یکدیگر قرار گرفته اند.این رنگها به خوبی باهم همنشینی دارند چون جهت رنگ اصلی آنها متمایل به رنگ فرعی آن بخش از چرخه رنگ است.

آمیزش رنگ ها:

از ترکیب مقادیر مختلف رنگهای اصلی ،دوازده رنگ چرخه رنگ ها درجات مختلف و بیشماری به دست می آیند.از ترکیب دو رنگ مکمل خاکستری مات به دست می آید.اما اگر همین دورنگ کنار هم قرار بگیرند به یکدیگر جلوه و درخشش می دهند..درجه ایی که در آن دو رنگ مکمل ترکیب شده و خاکستری مات می دهند، درجه اشباع یا شدت رنگ خوانده می شود.در خالص ترین حالت اشباع، قرمز به رنگ سرخ تیره و زنده تبدیل می شود.در حالت مخالف این رنگ به رنگ خاکستری در مرکز چرخه تبدیل شده و به حداقل اشباع می رسد.
ارزش رنگی معمولاً با میزان درخشش هر رنگ مرتبط است و به میزان روشنی یا تیرگی در یک رنگ بر می گردد.که این میزان را می توان با اضافه کردن مقادیر متفاوت از رنگ مشکی و سفید تغییر داد.وقتی دو رنگ با یک ارزش یا تندی با هم ترکیب میشوند رنگ حاصل تیره تر است،زیرا طول موج های بیشتری به هنگام ترکیب آنها جذب می شود.این روند افزایش تفریقی خوانده می شود. زیرا نوری که از سطح باز میتابد،از رنگمایه ها کم میشود.اما ترکیب افزایشی با مخلوط کردن دو رنگ اصلی برای ایجاد رنگ سوم بکار میرود.

رنگ و بافت

 

جنس و بافت. عاملی مهمی است که باعث زنده شدن رنگها می‌شود. در واقع برخی رنگها تنها در صورت قرار گرفتن در جنس و بافت مناسب می‌توانند هم نشینی زیبایی را ارائه دهند. مثلاً پارچه نخی سفید وچرم مشکی کاملاً با هم مناسب هستند. ما می تئانیم از دو جنبه به این مسئله نگاه کنیم. مثلاً وقتی نور از بافت‌های مختلف باز می‌تابد. ما تاثیرات مختلفی را مشاهده می‌کنیم. شاید این بازتاب درخشان، مات، کدر یا شفاف باشد یا نرمی و زبری بافت آن، توجه انسان را به خود جلب کند. اما ما از لحاظ فیزیکی نیز می‌توانیم از بافت پارچه لذت ببریم. و این زمانی است که بافت و جنس پارچه نیز با زیبیی ظاهری آن هماهنگ است. سفید کاغذ از سفید کتان و از سفید چوب مجزا است.مشکی چرم از مشکی جیر و از مشکی گرانیت متفاوت است و این در همه رنگها با بافتهای مختلف صدق می کند.چرا که اساساً تأثیرات متفاوتی از خود بر جا می گذارند.استفاده صحیح از رنگ و بافت می تواند در دکوراسیون داخلی شما غوغایی کند.شاید پارچه ایی برای پرده اتاق با بافت کتان اگر خاکستری باشد کسل کننده باشد اما اگر همین بافت شیری باشد.تصویری بی نظیری از خود در کنار حریر سفید می سازد.آنچه در اینجا به صورت نکته  باید آموخت اینکه این رنگ است که به بافت عمق میدهد و این بافت است که به رنگ اصالت می بخشد.

رنگ و نور

 

نور فراوان خوب و طبیعی یکی از بهترین عناصر در دکوراسیون است. نور؛ چه نور طبیعی خورشید باشد چه نور مصنوعی لامپها اگر خوب و کافی باشد یکی از بهترین عناصر برای مانور دادن در طراحی دکوراسیون داخلی است.نور رنگ را زنده و آن را نمایان میکند.نور ما را به درک درستی از رنگ ها می رساند.
بافت در نور تشخیص داده میشود.نور باید کافی باشد .اگر زیاد باشد رنگ را می سوزاند و بافت را محو میکند.اگر کم باشد رنگ راکدر و بافت غیر قابل تشخیص می کند.دو عنصر نور و رنگ در کنارهم ،بسته به اینکه رنگ  روشن یا تیره، شارپ یا کدر را با چه شدت نوری ترکیب کنیم میتوان فضایی را کوچک و بزرگ کرد یا حتی با همین دو عنصر تا حدودی کاربری فضا را تعریف کرد.
در طراحی دکوراسیون داخلی در مبحث  نورهای مصنوعی  استفاده از نورهای رنگی نیز خود جای بحث دارد و اینها نیز خود از بازی رنگ و نور حاصل میشود.این ساختمان صنعتی شهری به یک آپارتمان بادگیر و بزرگ تبدیل شده است اما چندان احتیاجی به اسباب اضافی دیگر برای تکمیل خطوط خوب معماری و سایه روشن‌های مناسبش ندارد. نور مناسب شب در چنین فضایی، ترکیبی از چند نوع مختلف نور و درجه‌های متعدد ان است تا بتواند با فضای ساختمان، سازگار شود. در نتیجه هالوژن، تنگستن و فلورسنت هم برای ایجاد نئر واحد و مناسب در آن مفید هستند.